0
Little Fires Everywhere by Celeste Ng
ارسال از روز کاری
15% تخفیف خرید اول
کد تخفیف: SONDER
نوع جلد:
پشتیبانی آنلاین
تضمین کیفیت
★Little Fires Everywhere
~Celeste Ng
ژانر: domestic fiction, psychological drama
“Sometimes you need to scorch everything to the ground, and start over. After the burning the soil is richer, and new things can grow. People are like that, too. They start over. They find a way.”
خونهی خانواده ریچاردسن توی یه محلهی ساکت و قانونمند، شعلهور میشه. چرا؟ چطور؟ از قصد؟ وا؟
برای اینکه یه ذره کانتکست داشته باشیم، باید برگردیم عقب به وقتی که میا و دخترش پرل وارد این شهر کوچیک میشن و ریچاردسنها، میا رو استخدام میکنن تا تو خونهشون کار کنه و یه خونهی کوچیک بهش اجاره میدن. پرل ارتباط خوبی با بچهها برقرار میکنه و میا، یه جور احساس خطر برای نظم و کنترل بیچونوچرای خانم ریچاردسن. دوتا سبک زندگی متفاوت که مجبورن کنار هم وجود داشته باشن.
همهچی خیلی خوب و عادی پیش میره تا وقتی که یه دعوای حقوقی عجیب سر یه پروندهی فرزندخوندگی، دوستیها رو به جنگ میکشونه و تفاوتهای فرهنگی و نژادی رو دلیلی برای تفرقه میکنه. هر کسی مجبور میشه انتخاب کنه به خانواده و اصل و نسبش وفادارتره یا به عشق؟ به محبتی که واقعیه و تونسته حسش کنه؟
این داستان یه ذره جناییه، یه عالمه عجیب، و یه دنیا ملموس. ما واقعا به چه چیزایی اجازه میدیم تو ارتباطمون با دیگران تعیینکننده باشن؟ و چه میزانی از این "استاندارد"های برساخته رو جامعه تعیین کرده، نه خود ما؟
این کتاب اونقدددر هیجانانگیزه که اگه دوست دارید توی یه نشست بتونید داستانی رو تموم کنید، قطعا لیتل فایرز انتخاب مناسبتونه. توصیه میکنم ویدیوهای بوکتیوبرایی که خوندنش و دربارهش حرف زدن رو حتما ببینید!
🧯بخشی از متن کتاب:
“To a parent, your child wasn't just a person: your child was a place, a kind of Narnia, a vast eternal place where the present you were living and the past you remembered and the future you longed for all at the same time. You could see it every time you looked at her: layered in her face was the baby she'd been and the child she'd become and the adult she would grow up to be, and you saw them all simultaneously, like a 3-D image. It made your head spin. It was a place you could take refuge, if you knew how to get in. And each time you left it, each time your child passed out of your sight, you feared you might never be able to return to that place again.”
















