Girls Against God by Jenny Hval (English Translation)

★Girls Against God

~Jenny Hval (Translated to English)

ژانر: horror, psychological fiction

“Why should you not question, not doubt or go forth in chaos, not scream or bark or howl? You have to open up to the strange. You have to say something new.”

پشت جامعه‌ی آروم و مذهبی نروژِ دهه‌ی 1990، دنیای عجیب و وهمناکی در جریانه. شخصیت اصلی داستان که هنوز سر خیلی‌چیزا از گذشته‌ش نفرت داره، به خودش میاد و می‌بینه مرزهای واقعیت جلوی چشماش دارن به‌هم میخورن. یه گروه جادوگر گوشه‌ی شهر اسلو دارن طلسم می‌سازن، ادوارد مونکِ نقاش داره تو زمان سفر می‌کنه تا به یه گروه بلک‌متال بپیونده، از اونور سوژه نقاشی معروفش هم به قصد قتل، دنبالشه😭 تو دل جنگل، یه گروه دختر مدرسه‌ای گم می‌شن و همه‌چی عین یه کابوس عجیب‌غریب و پایان‌ناپذیره.

این کتاب در خلال تعریف کردن داستان سورئال و درهم‌برهمش، درباره‌ی جنسیت و قدرت و خلاقیت هم نظریه‌پردازی میکنه. داستانیه که واقعا تکرارشدنی نیست و کتاب از نظر سبک نوشتار هم در نوع خودش تکه. هر چی درباره‌ش بگم از تجربه‌ی موهوم و عجیب خونده شدنش کم میکنه.

💣بخشی از متن کتاب:

“No one asks me why I hate, no one uses that word, they call me grumpy, not even angry, but grumpy, six letters, something inconsequential and self-inflicted, something powerless, insignificant, something small in a small person, not something that's about society, or about them, just something that means i'm ruining things for myself, something that's in the way of my potential as an object.”